۱) sig 550
یک خانواده از تفنگهای استراتژیک با کاربری چند گانه برای نیروهای دریایی . زمینی و هوایی
میباشد. این خانواده دارای ۳ عضو اصلی است.
sig 550: جنگ افزار استاندارد طراحی شده برای پشتیبانی از دسته های نظامی
sig ۵۵۱: جنگ افزار چند منظوره ویژه نیرو های نظامی و واحد های ویژه
sig 552: تفنگ فشرده و کوچک کاماندویی باقابلیت حمل اسان برای گروهای متحرک
مشخصات فنیSIG 550 :
کالیبر:۵۶/۵ میلی متر
طول کلی: ۹۹۸ میلی متر
ارتفاع کلی: ۲۱۰ میلیمتر
طول با قنداق جمع شده : ۷۷۲ میلی متر
طول لوله: ۵۲۸ میلی متر
طول خان: ۱۷۸ میلی متر
تعداد شیار: ۶
پایه سایت: ۵۴۰ میلی متر
وزن جنگ افزار: ۱/۴ کیلو گرم
گنجایش خشاب: ۳۰.۲۰.۱۰.۵
وزن رزمی با ۱۲۰ گلوله: ۶ کیلو گرم
وزن لازم برای کشیدن ماشه: ۳۵ نیتون
انرژی در دهانه تفنگ: ۱۷۰۰ ژول
نرخ چر خش: ۷۰۰ گلوله در دقیقه
نوع عمل والگوی کار گلنگدن: فشار گاز و چر خشی
مشخصات فنیSIG 551 SWAT:
کالیبر: ۵۶/۵ میلیمتر
طول کلی: ۸۳۳/۹۲۴ میلیمتر
ارتفاع کلی: ۲۱۰ میلیمتر
طول با قنداق جمع شده: ۳۶۳/۲۵۴ میلیمتر
طوللوله: ۱۷۸ میلیمتر ـ۲۵۴ میلیمتر
تعداد شیار: ۶
پایهسایت: ۴۶۶ میلیمتر
وزن جنگ افزار: ۴/۳ ـ۶/۳ کیلو گرم
گنجایش خشاب: ۳۰.۲۰.۱۰.۵
وزن رزمی با ۱۲۰ گلوله: ۶/۵ـ ۴/۵ کیلو گرم
وزن لازم برای کشیدن ماشه: ۳۵ نیتون
انرژی در دهانه تفنگ: ۱۴۶۰ـ ۱۶۰۰ ژول
نرخ چرخش : حدود ۷۰۰گلوله بر دقیقه
نوع عمل والگوی کار گلنگدن: فشار گازو چرخش
از این تفنگ در عملیات تاکتیکی گروهای SWATمورد استفاده قرار میگیرد.
این نمونه برای تمامی نیروهای نظامی وبویژه درگیری دریایی و مامو ریتهای اعمال
قانون بسیار مناسب است.این سلاح دارای یک نمونه اصلی ویک نمونه دارای
لوله بلند میباشد.نمونه لوله بلندبرای شلیک نارنجک طراحی شده است.و امکان
نصب سرنیزه بر روی ان نیز وجود دارد.
۲)تفنگ aw 50
تفنگ aw 50 کالیبر ۷/۱۲ در ۹۹با برد مفید ۱۵۰۰ متر باخشاب استاندارد ۵ تیری قنداق تاشوبا قطعات
تنظیم طول ومحل قرار گیری گونه تیرانداز و دو پایه جلو وتکیه گاه ابتکاریقنداق در عقب سلاحمی باشد
این تفنگ منحصر به فرد برای شلیک به اهداف دورطراحی و ساخته شده است
تفنگ aeکه در کالیبر ۲۴۳-۳۰۸وینچستر و۳۰۰ مگنوم وینچستر و۳۸۸ لاپوا مگنوم عرضه میشود.
طراحی منحصر بفرد با قابلیت تطابق عالی ونصب تجهیزات جانبی و موادبکار گرفته شده درساخت ان
مشاهده میشود.
۳) جدیدترین رولور
m32 نارنجک انداز جدید نیروی سپاه تفنگداران دریایی امریکا را میتوان از مرگ اورترین
جنگ افزار های حال حاضردنیا دانست.مقامهای شرکت mieکه نارنجکهای draco
را برای این سلاح فراهم میکنند. ادعا دارند که یکتیرdraco به سرجنگی ترمو باریک
میتواند یک ساختمان را به خرابه ای تبدیل کند.این نارنجک انداز میتواند ۶ نارنجک
۴۰ میلی متری در عرض ۳ ثانیه شلیک کندوهمین امر ان را به اسلحه ای مخوف
ومرگ اور تبدیل کند.
برد این سلاح به ۴۰۰ متر میرسد. در حالی که وزن خالی ان ۶کیلو گرم ودرحالت
پربا شش تیر draco وزن ان ۵/۷ کیلو گرم است.
هواپیماهای عمود پرواز:
یکی از نقاط بسیار حساس و هدفهای مهم در جنگهای امروزی ،فرودگاهها میباشند.باندها بسیار آسیب پذیر و حفاظت از آنها هم بسیار مشکل میباشد.مثلا برخورد یک بمب یا راکت به باند و ایجاد یک حفره ی کوچک اند را تا چند ساعت غیر قابل استفاده میسازدو در واقع با بمباران یک فرودگاه میتوان پایگاهی را فلج نمود.ضمنا لزوم استفاده از باند تمرکز هواپیماها را در یک محل الزامی میسازد و این خود آسیب پذیری را بیشتر مینماید.بطوری که در همان ابتدای جنگ 1967 مصر و اسراییل در یک حمله ی غافل گیرانه توسط اسراییل ؟تمام فرودگاههای مصر که در دسترس بود بشدت بمباران گردید ونیروی هوایی مصر عملا فلج شد و نتوانست از هواپیماهای خود استفاده نماید ودر نتیجه جنگ بسود اسراییل پایان یافت
هواپیماهای قائم پرواز به باند نیاز ندارند بنابراین میتوان آنها را در دسته های کوچک در نقاط مختلفی که هیچ گونه شباهتی به فرودگاه نداشته باشد مستقر نمود.این قرار گاه ها میتواند حتی در میان جنگل یا در دل کوهستان جایئکه دشمن گمان آنرا هم نمیبرد باشد.هواپیمای حمل و نقل قائم پرواز میتواند نیرو های پیاده نظام را بجای هلیکوپتر و در مقیاس بسیار وسیع تر و سریعتر در مناطق مورد نظر پیاده کند و به این ترتیب به نیرو های پیاده تحرک تاکتیکی بسیار زیادی ببخشد.
قائم پروازها در میان کشورهائیکه ناو هواپیما بر دارند محبوبیت ویژه ای کسب کرده است زیرا مشکل نشستن و بر خاستن هواپیماها از عرشه ،که کار فوق العاده سختی میباشد با استفاده از هواپیما ی عمود پرواز حل شده و بسادگی انجام میپذیرد
شروع برنامه:
در حدود سالهای1966 کشورهای عضو پیمان آتلانتیک شمالی«ناتو» تصمیم به ساختن ئ استفاده از هواپیماهای عمود پرواز(وی.تی.او.الV.T.O.L)یا هواپیمای باند کوتاه(اس.تیواو.الS.T.O.L)را که فقط احتیاج به یک باند کوتاه داشت گرفتند.
در این مدت تمام کشورهای عضو این پیمان از جمله آلمان غربی،فرانسه،آمریکا و انگلستان تلاش زیادی برای ساختن چنین هواپیمایی نمودند.باید اضافه کرد که حتی کشورهای عضو پیمان ورشو یا بلوک شرق نیز از کوشش در این راه مستثنی نبوده و تلاش های تحسین بر انگیزی کرده و ساخته های موفقیت آمیزی نیز داشته اند.
ولی از آنجا که طرح کمپانی هاکر سیدلی (Hawker Siddely) در میان تمام طرحهایی که تا آن زمان در دنیا ساخته شده بود موفق تر و عملی تر بوده است.که به معرفی آن که هاریر(Harrier)نام دارد میپردازیم
شرح دو واژه
واژه های وی.تی.او.ال از حروف انگلیسی اول کلمات(Vertical Take Off Landing)گرفته شده که معنای آن نشستن و بر خاستن عمودی میباشد و واژه اس.تی.او.ال نیز از عبارت(Short Take Off Landing)گرفته شده که معنای آن نشستن و برخاستن سریع و کوتاه میباشد.این دو واژه از این رو شرح داده شد که ما بین خلبانان و علاقمندان پرواز در ایران مورد استعمال دارد.
هاریرنوعی جغد برای شکار خرگوش!)
اولین مدل هواپیمای هاریر پی 1127 (p_1127_Harrier) نام داشت که در 31 اوت 1966 اولین پرواز خود را انجام داد.هاریر ابتدا به منظور انجام ماموریتهای ضربتی (هوا به زمین) و اکتشافی در نظر گرفته شده بود و میتوانست در مقرهای زیر بال خود مقداری مب و راکت حمل نماید.نمونه ی اولیه هاریر مجهز به یک موتور توربو فن پگازوس 5(peagasus 5)با حداکثر 18000 پوند فشار استاتیک بود.این مدل 720 مایل در ساعت سرعت داشت و مداومت پرواز آن 30 دقیقه بود و میتوانست در مدت 4 دقیقه ود را به 5000 پایی زمین برساند و سقف پرواز آن به 60،000 پا میرسید.
هاریر در چندین مدل تا بحال ساخته شده و بتدریج توانایی های لازم برای انجام ماموریت های مختلف را بدست آورده است،آمریکا که خود بزرگترین سازنده ی هواپیماست ،اقدام به خرید هواپماهای هاریر از انگلیس مینمود تا اینکه کمپانی مک دانل داگلاس پروانه ی تولید این هواپیما را بدست آورد.
ساخته های مک دانل داگلاس در نیروی دریایی امریکا ای .وی.8 (A.V.نامیده شد.این مدل به دو موشک سایدویندر مجهز شد و قادر به انجام ماموریتهای رهگیری نیز میباشد.
بعدها مک دانل داگلاستغییرات دیگری در طرح های هواپیما داد که از جمله طرح بالهای جدید که این نمونه ای.وی.16 (A.V.16)نام گرفت و مجهز به موتور پکازوس-15(Pegausus 15) که قدرت آن 5 هزار پوند بیش از نمونه قبلی بود.
وزن خالی نمونه ی اولیه 12600 پوند و وزن مدل جدید 13200 پوند است و حداکثر وزن آن هنگام برخاستن از 21500 به 28000 افزایش یافت؛سرعت نیز از 96 صدم ماخ به 98 صدم ماخ رسید.(ماخ سرعت صئت میباشد)
اکنون هاریرBritish Aerospace Sea Harrierرا انگلیس میسازد ودر ارتش بریتانیای کبیر و هند مورد استفاده قرار میگیرد که مشخصات آن در زیر آمده.
همچنین هاریرMcDonnell Douglas AV-8B Harrier IIتوسط مک دانل داگلاس اریکایی تولید میشود که علاوه بر امریکا در انگلیس،اسپانیاوایتالیا نیز استفاده میشود.مشخصات این هواپیما هم در ادامه آمده است!
هاریر چگون از زمین بر میخیزد!!!
زیر بال هاریر،در محل اتصال بال به بدنه،چهار اگزوز وجود دارد این اگزوزها دهانه خروج گازهایی است که از موتور خارج میشود و میتوانند تا 90 درجه تغییر جهت دهند بدین معنی که میتوانند عمود بر زمین یا موازی زمین قرار گیرند.وقتی اگزوزها عمود بر زمین هستندو خلبان فشار را زیاد میکند نیروی عکس العمل خروج گاز افزایش میابد ؛ در این هنگام هواپیما از زمین به آرامی بلند میشود.
خلبان بتدریج اگزوزها را با محور طولی هواپیما موازی میکند و در نتیجه هواپیما به جلو حرکت کرده و بتدریج سرعت میگیرد تا وقتیکه اگزوزها کاملا موازی شوند که این همزمان با وقتی خواهد بود که هواپیما سرعت لازم خود را بدست آورده و دیگر مانند هواپیماهای معمولی پرواز خواهد نمود
فرود هاریر:
در موقع فرود هاریر ،خلبان از مسافتی که بستگی به سرعتش دارد در ارتفاع کم شروع به عمود کردن اگزوز هایش میکند بوریکه وقتی بنقطه مورد نظر برای نشستن رسید؛اگزوزها کاملا بر زمین عمود شده و سرعت نیز صفر شده باشد.در این حالت هواپیما در نزدیکی زمین.جائیکه خلبان مایل بوده است ثابت خواهد ماند.
اگر احیانا خلبان کم تجره بوده باشد و نتواند دقیقا در جائیکه مایل بوده هواپیما را بیحرکت نماید یا پس از توقف کامل در هوا محل فرود را مناسب تشخیص ندهد و بخواهد همانطوریکه در نزدیکی زمین ایستاده اندکی به یکی دیگر از جهات تغییر جا دهد،میتواند این کار را بکمک پره هایی که در دهانه ی چهار اگزوز ش کار گذاشته شده و بنا به نیاز خلبان و فرمان او قابلیت تییر جهت دارد انجام دهد.این عمل را خلبانها هاورترن میگویند.
خلبان پس از رسیدن بروی محلیکه آنجا را مناسب تشخیص داد بتدریج از فشار گازهای موتور کاسته و هاریر را به آرامی بر روی زمین مینشاند
رهگیری و جنگ هوایی:
تا مدتها تصور میشد تغییر سمت اگزوزها فقط در موقع نشستن و بر خاستن مفید است ولی به طور اتفاقی،توسط آزمایشاتی که اولین بار خلبانان باهوش ولی بازیگوش در هوا با تغییر سمت اگزوزها انجام دادند؛کشف شد که میتوتن به مانورهای بینهایت مهمی دست زد که امجام آن برای هواپیماهای دیگر امکان ندارد.بعنوان مثال با منطبق کردن اگزوزها بر شعاع دایره گردش میتوان دایره چرخیدن را بسیار تنگ نمود و به آسانی پشت سر هواپیمای دشمن قرار گرفت.و یا با عوض کردن جهت اگزوزها سرعت را سریعا کم نمود و با یک چرخش سریع پشت سر دشمن قرار گرفت و او را در دام موکهای هوا به هوا انداخت.
کاهش سرعت هاریر میتواند تا 90 ناتیکال مایل باشد و این در مقایسه با جنگنده های همطرازش بزحمت میتواند سرعت خود را تا 150 ناتیکال مایل پایین بیاورند،اهمیت ویژه اش معلوم میشود.با بهره گیری از این امتیاز اگر هاریر توسط خلبان ماهری هدایت شود،مانورهای آن برای دشمن تقریبا غیر قابل پیش بینی و چاره اندیشی خواهد بود.
در آزمایشات با استفاده از تغییر جهت اگزوزها توانسته اند در مدت 10 ثانیه سرعت هاریر را از 605 ناتیکال مایل به 370 ناتیکال مایل کاهش دهند.و در ظرف 15 ثانیه سرعت آنرا از 200 مایل به 300 مایل رسانند و همچنین در 26 ثانیه از سرعت 400 ناتیکال مایل به سرعت 500 ناتیکال مایل دست یابندهر ناتیکال مایل 1850 متر است) هاریر در ماموریتهای رهگیری و ضربتی هوا به زمین نیز بخوبی از عهده آزمایشات برآمده!
تانک M1 ابرامز بعنوان تانک جنگی اصلی ارتش ایالات متحده جایگزین تانک M60 Patton در سال 1980 شد. این تانک دارای سه مدلM1، M1A1، M1A2 می باشد. نام این تانک به احترام ژنرال کرایتون ابرامز، فرمانده سابق گردان زرهی 37 نیروی زمینی امریکا، ابرامز نامگذاری شده است. طراحی M1 در شرکت جنرال داینامیکس انجام گرفت و در نهایت این تانک در سال 1980 وارد خدمت شد. مدل ارتقا یافته M1 ، M1A1 نام دارد که در سال 1985 عرضه شد. M1A1 دارای توپ 120 میلیمتری بدون خان بوده که توسط شرکت آلمانی Rheinmetall طراحی شده است. همچنین این مدل دارای زره تقویت یافته و سیستم حفاظت NBC1 می باشد. M1A2 مدل ارتقا یافته A1 است که دارای نمایشگر گرمایی فرمانده و جایگاه اسلحه، تجهیزات ناوبری و گذرگاه دیجیتالی اطلاعات می باشد
نیروی زمینی آمریکا تمام M1 و M1A1 های خود را به مدل A2 ارتقا داده ولی سپاه تفنگداران دریایی آمریکا هنوز از مدلهای A1 استفاده می کند. در عملیات طوفان صحرا و سپر صحرا نیز در زره تعدادی از M1A1 ها تغییراتی انجام گرفت. علاوه بر آنچه گفته شد به ابرامز می توان خیشِ مین و یا غلتک مین وصل کرد. تاکنون بیش از 8800 تانک ابرامز تولید شده که علاوه بر آمریکا به کشور های دیگری مانند استرالیا، عربستان، مصر،کویت و ترکیه صادر شده است. البته این تانک در لیست نامزد های خرید سوئد نیز قرار داشت که به پیروزی نرسید.
این تانک برای اولین بار در جنگ خلیج در سال 1991 در صحنه نبرد حضور یافت و در این جنگ بود که توانایی های بالای خود را به نمایش گذاشت.در مجموع 1848 M1A1 در عربستان مستقر شدند و برتری خود را بر تانکهای T-72، T-62 و T-55 روسی در اختیار عراق نشان دادند. در این جنگ تنها 18 M1A1 به خاطر صدمه های وارد شده از خدمت خارج شدند و جالب اینجاست که هیچ مورد کشته شدن خدمه این تانک گزارش نشد. M1A1 دارای برد بیش از 4000 متر می باشد. درگیری مهم دیگری این تانک حمله امریکا به عراق در سال 2003 بود که به سقوط صدام حسین انجامید. در این جنگ هم ابرامز بسیار خوب عمل کرد و تنها یک مورد حادثه منجر به مرگ گزارش شد که در آن یک تانک ابرامز با یک مین زد تانک هدف قرار گرفت که باعث کشته شدن دو نفر و زخمی شدن نفر سوم همراه بود. این اولین مورد منجر به مرگ در تانک ابرامز بود. در 27 نوامبر 2004 یک ابرامز دیگر بوسیله بمب قدرتمند جاسازی شده نابود شد که به کشته شدن راننده انجامید. یک تانک دیگر هم به هنگام درگیری در عراق هنگام رد شدن از پل با خراب شدن آن به درون آب سقوط کرد که یک سرباز غرق شد. تاکنون هیچ ابرامی بوسیله اتش تانک دشمن نابود نشده است اگر چه چند فروند نیز بوسیله راکتهای زد تانک RPG-7، RPG-18 و AT-14 نابود شده اند. همچنین در عملیات طوفان صحرا چهار ابرام با اصابت اشتباه موشکهای زد تانک AGM-114 هلفایر شلیک شده از هلیکوپتر های AH-64 آپاچی ساقط شدند. ابرامز توسط نوعی ماده کمپوزیتی محافظت شده که از لایه هایی از استیل و سرامیک تشکیل می شود. مهمات و سوخت در قسمتی زره دار قرار داده شده اند تا به خاطر حساسیت این قسمتها امنیت خدمه بیشتر شود. در اوایل 1988 مدل M1A1 زرههای جدیدتری دریافت کرد که در آن از میله های زد اورانیوم ضعیف شده استفاده شده است. این میله ها در جلوی برجک و بدنه تانک قرار داده شده اند. با وجود افزایش قابل توجه مقاومت تانک در برابر انواع سلاحهای زد تانک این زره ها وزن ابرامز را نیز به مقدار قابل توجه زیاد کرده است. اولین M1A1 هایی که این ارتقا روی آنها نصب شد تانکهای مستقر در آلمان بود (به خاطر اینکه در جنگ سرد آلمان در خط مقدم مقابل شوروی بود). همچنین تانکهای شرکت کننده در عملیات طوفان صحرا فوراً قبل از آغاز جنگ به این درجه ارتقا یافتند. توپ مدل M1، M68A1 105 میلیمتری بود که توانایی شلیک انواع توپهای ضد نفر، دودهای سفید فسفری (از جنس فسفر) و یا توپهای با قدرت انفجاری بالا را دارد. در مدلهای M1A1 و M1A2 از توپ 120 میلیمتری M256 بدون خان استفاده شده که در شرکت رینمتال اِیجی آلمان و تحت لیسانس جنرال داینامیکس آمریکا طراحی شده است. این نیز توانایی شلیک انواع توپهای مختلف مانند اورانیوم ضعیف شده را دارد که به آن تونانایی مقابله با نیروهای زرهی و نفرات دشمن و حتی از نظر تئوری با وسایل پرنده با ارتفاع کم را دارد که البته این توانایی هنوز امتحان نشده است.
ابرامز علاوه بر توپ اصلی خود مجهز به سه مسلسل دیگر نیز می باشد : 1- مسلسل 12.7 میلیمتری M2 که جلوی دریچه فرمانده قرار دارد و دارای آلت نشانه روی با بزرگنمایی 3x است. 2- دو مسلسل 7.62 میلیمتری که یکی مقابل دریچه پر کننده (لودر) و دیگری هم محور با توپ تانک است که بخاطر امکان استفاده آن از درون تانک بسیار مورد توجه قرار می گیرد. همچنین در برجک تانک دو پرتاب کننده ی 6 لول نارنجکهای دودزا گنجانده شده که باعث پنهان ماندن از دید دشمن و نمایانگر های گرمایی ( فروسرخ) می شود. موتور آن نیز می تواند پرده دودی برای استتار تولید کند. M1 به کامپیوتر کنترل آتش مجهز است که متصل به سنسور های نمایانگر گرمایی، مسافت یاب لیزری، حسگر باد، حسگر شیب زمین، داده های مربوط به نوع مهمات که تنظیمات مختلف برای مهمات را انجام می دهد) می باشد. هم فرمانده و هم توپچی می توانند توپ تانک را شلیک کنند. سیستم کنترل آتش ابرامز بسیار پیچیده، موثر و مهلک می باشد بطوریکه امکان شلیک دقیق توپ در حین حرکت در زمینهای ناهموار را می دهد. با خدمه ماهر این تانک می توان هدف را در برف، باران، مه، دود و تاریکی مطلق از فاصله 4 کیلومتری تشخیص داد و اغلب هدفی به اندازه یک تانک را در یک شلیک می توان حمله کند. ابرامز از موتور 1500 اسب بخاری نیرو گرفته و دارای 4 حالت(حرکت) جلو و 2 حالت عقب می باشد که به آن حداکثر سرعت 67 کیلومتر در ساعت را در خیابان و 48 کیلومتر در ساعت را از میان دشت و صحرا می دهد. موتور آن با گازوییل، نفت سفید، JP-1 یا سوخت هواپیما و از نظر تئوری با الکل کار می کند
ابرامز را می توان با هواپیماهای ترابری استراتژیک C-5 و C-17 حمل کرد، بطوریکه یک تانک آماده رزم و یا دو تانک آماده حمل توسط C-5 و یک تانک آماده حمل توسط C-17 جابجا می شوند که البته این محدودیت باعث بروز مشکلات جدی در جنگ خلیج 1 شد که با حمل 1848 تانک توسط کشتی این مشکل برطرف شد. در حالت آماده حمل بعضی قسمتهای زره نصب نمی شود و مهمات و سوخت پس از رسیدن به مقصد در اختیار تانکها قرار داده می شود. کیت پایداری شهری تانک (TUSK) شامل ارتقاهایی است که به منظور افزایش توانایی رزمی روی نمونه های M1A2 در محیطهای شهری اعمال می شود. این ارتقاها بدلیل خطرناکتر بودن محیطهای شهری نسبت به صحنه های نبرد می باشد. و این خود به دلیل قویتر بودن زره جلویی تانک ها از زره های کناری، بالایی و پشتی و وجود امکان حمله از هر طرف می باشد. ارتقا زره شامل افزودن زره های واکنشی به کناره های تانک برای مقابله با سلاحهای زد تانک و کلاهکهای shaped charged می باشد. زره های میله ای (شبکه ای) در پشت بدنه برای حفاظت از موتور نصب و سپر اسلحه نیز بر روی مسلسل توپچی برای محافظت از شلیک کننده قرار داده می شود. ارتقاهای دیگر شامل نصب نمایانگر های گرمایی بر روی مسلسل پر کننده (لودر) است. همچنین به مسلسل 12.7 میلیمتری فرمانده نیز قابلیت شلیک از داخل برجک در حالیکه دریچه بسته باشد داده می شود. یک تلفن بیرونی هم برای برقرای ارتباط فرمانده با سربازان پشتیبان تانک در پشت بدنه تعبیه شده است.
حالا بر خلاف تبلیغات این تانک عکسهای جالب را ببینید
دوستان زیادی در خواست کرده بودن در مورد هواپیماهای ساخت ایران مطلب و عکس بزارم.
صاعقه و آذرخش دو هواپیمای جنگنده بر پایه اف ۵ هستن که تو ایران طراحی شدن و چند فروند از اونا ساخته شده . چیز زیادی در این مورد نمی دونم فقط چند تا عکس می زارم . اگه اطلاعات جدیدی به دستم رسید به مطلب اضافه می کنم .
هواپیمای صاعقه
هواپیمای صاعقه در کنار اف ۵
هواپیمای آذرخش
معرفی سوخو34
سوخو34 (یا سوخو27 ای بی)بمب افکنی است که توسط شرکت هواپیما سازی سوخو ساخته شده است.
نیروی هوای روسیه تعداد 18 فروند از این نو ع بمب افکن جدید را سفارش داده که به تعداد 200 فروند قابل افزایش می باشند
که 2 فروند در سپتامر سال 2006 تحویل این نیرو گردید
سوخو34 ها قرار است که جایگزین بمب افکن های قدیمی تری مثل سوخو 24 و توپولوف 22 ام شود
این بمب افکن یکی از جنگنده های ساخت روسیه است که سازمان ناتو (سازمانه اتلانتیک شمالی) از آن به عنوان فلانکر یاد می کند(همانند سوخو 27/30/33/35)
در طراحی این بمب افکن تقریبا تمامی قسمت ها به مانند سوخو 27 است به غیر از نوک(دماغه) جنگنده که محل قرار گرفتن رادار جنگنده است
همچنین مقدار سوخت قابی حمل توسط این جنگنده کاهش پیدا کرده که ناشی از کاهش وزن برخاستن هواپیما است
سوخو 34 از صندلی های پرتاب شونده K-36DM استفاده کرده که به صودت کنار هم قرار می گیرند
تسلیحات
سوخو 34 از مسلسل 30 میلیمتری GSh-301 استفاده می کند که در دقیقه حدود 1500 تیر شلیک کند
همچنین این هواپیما قادر به حمل و شلیک R-73 (NATO codename AA-11 Archer) نیز هست این موشک توانای این را دارا که فاصاه بین .02 تا 20 کیلومتر را ترک کند م قادر به تحمل فشار 12g را دارد و می تواند 2.500کیلومتر بر ساعت سرعت بگیرد
موشک بعدیRR-77 هست که در اتو با نام AA-12شناخته می شود
این موشک توانای ترک کردن0.02km ـ25km را دارد و می تواند 3,600km/hسرعت بگیرد
سوخو34 از بمب های هدایت شونده لیزری نزیر KAB-500 استفاده می کند
ابتدا این بمب افکن قرار بود از موتور های AL-31F تجهیز شود ولی در ادامه کار جای خود را با موتور های AL-31F-M2/3 عوض کردند
این جنگنده توانای حمل 12,100kg سوخت را در داخل دو تانک سوختزیر بالها و چهار تانکر دیگر را داراست دارد. سه جایگاه سوخت خارجی که هر کدتم توانای حمل 3,000l, را دارا هستند نیز می توان به آن اضافه کرد
میگ-33 جنگنده ی ساخت روسیه است با نام ناتوی فولکروم (ایی)این جنگنده همان ارتقا یافته میگ-29 ام بود.این جت جنگنده در اواسط سال 1980 ساخته شد.البته این نام جدید برای بازار یابی بودن نیز بود.اما این یک نظر رسمی نبود.به هر حال نام سوپر فولکروم را نیز در درخواست کردند.در سال اواسط سال 1980 طرح توسعه میگ 29 به این منظور مطرح شد تا که این جنگنده تا مرزهای روسیه یا جبهه های احتمالی برد داشته باشد ولازم بود که یک جنگنده چند نقشه در جبهه ها حضور داشته باشد ودفاع هوایی لازم را به جا بیارد واین امر باعث میشد که در جنگ و مسایل استراتژیک تاثیر به سزایی داشته باشد. میگ 33 بعدا با نام میگ 29 ام ایی در بازار سال 1990 نشان داده شد. جنگنده میگ 33 جنگنده ایی بود که میتوانست وعده هایی از جنگنده میگ 35 بدهد.آنها به طور مرتب در حال تغییر مولفه های گوناگون در جنگنده های خود بودند که در نهایت با تغییرهایی در موتور ها به میگ 29 او-وی-تی برسند.این همان میگ 29 ام بود که برای سومین بار تغییر نام میداد.
ویژگی های طرح
جنگنده میگ 33 بر پایه میگ 29 ساخته شد اما اصلاحاتی در آن به وجود آمده بودکه با عث میشد مقبول تر وبا نقش بیشتری ظاهر شود همچنین این جنگنده میتوانست در جنگ های هوایی موفق تر باشد. با توجه به حدود رزم میگ 33 ظرفیت سوخت داخلی آن زیاد شده بود.کابین خلبان ارتقاداده شده بود وبهتر شده بود.سیستم های مخابراتی وناوبری هم تغییر دادهشده بود.سیستم های اقدام متقابل الکترونیکی-نظارت وسیستم های کنترل و...
تکامل بال وبدنه
اینجاست که تغییرات هرچند کم وکوچک در طرح توسعه و پیشرفت میگ-33 کاربرد داشت.بالها وبدنه از یک سری آلیاژ سبک آلومینیوم ولیتیوم ساخته شده بود که نسبت پیشرانش را نسبت به وزن افزایش میداد.بر روی شکل هندسی ورودی های هوای موتور تجدیدنظر میشود-فضاهایی برای ایجاد حمل سوخت بیشترتعبیه میشود به عنوان مثال در کمر (ستون فقرات)جنگندهبرای این کار بزرگ تر شده بود-یک سری زره هایی در بدنه ساخته میشود تا جنگنده از صدمه های خارجی یا (اف-او-دیی)محافظت کنند. در آیرودینامیک میگ 33 هم تجدیدنظر شده بود.مساحت بالها و شهپرها هم بزرگ شده بودند همچنین در سیستم ترمزها یا (برییک)هم اصلاحاتی به عمل آمده بود.
نیروی پیشرانه
میگ-33 از سری موتور های (آر-دیی-33)استفاده میکرد امااز نوع اصلاح شده آن به نام3M RD-33
این موتور های جدید توانایی حداکثر وزن تیک-آف یا (ام-تی-او-دابلیو) 22.4 تن را داشتندو ماکزیمم لود(بارگیری مهمات)تا 4500 کیلوگرم فراهم میکردند. که این مشخصات در میگ-29 به ترتیب 18 تن و3500 کیلوگرم است.همچنین سرویس ونگهداری از میگ-33 هم بهینه شده بود.
برد وسیستم سوخت
میگ-33 با سیستم (آی-اف-آر) یا همان پرواز با سوخت اضافه مچ شده بود واز این لحاظ محدودیتی برای آن وجودنداشت میگ-33 میتوانست 3 مخزن سوخت خارجی را با خود حمل کند.البته در بالها ظرفیت بارگیری سوخت به طور قابل توجه ایی همچنین همانطور که یاداور شدم در کمر وفضاهای داخلی نیز افزایش یافته بود.اینها ویژگی ها دست به دست هم میداد تا این جنگنده بدون باک خارجی بردی تا 2000 کیلومتر وبا داشتن تانک های خارجی تا3200 کیلومتر ودر نهایت با به کار بردن سوخت گیری در حین پرواز یا سیستم (آی-اف-آر) بردی تا 6000 با داشتن مخازن اضافه داشته باشد.
کاکپیت
کابین شکاری میگ-33 دوباره طراحی شد و سه ویژگی را داشت.سیستم های آنالوگ تا حدی نگه داشته شدند اما دو صفحه کریستال مایع رنگی یا (ام-اف-دیی) برای آن ساخته شد.سیستم های کنترل سلاح ها با نام HOTAS -با یک رادار جدید مدلZhuk-ME
که میتوانست برد بیش از 120 کیلومتر را سرچ و اسکن کند و در یک زمان به چهار هدف حمله کند.همچنین برای اهداف زمینی تا 250 کیلومتر قدرت برد داشت.این در حالی است که میتوانست با موشک هایی که حمل میکرد تا فاصله 150 کیلومتری به راحتی اهدافش را سرنگون کند
وسیستم ردیاب جدید مادون قرمز یا (آی-آر-اس-تی) همچنین میگ-33 به سیستم کلاه خلبان مدرن که در انتخاب اهداف خلبان را کمک میکرد مجهز شده بود.پس به طوری کلی تمام سیستم های الکترونیکی -رادارو حتی سیستم های هشدار همگی از نو برای میگ-33 ساخته شدند.
مهمات:
میگ-33 توانایی حمل موشک های هوا به هوای سری آر به نام های
RVV-AE (R-77), R-27ER1, R-27ET1, R-27R1, R-27T1, R-73E air-to-air missiles
همچنین موشک های سنگین هوا به زمین
Kh-29T, Kh-29L, Kh-31A, Kh-31P, Kh-35E
و یک توپ 30 میلیمتری با 150 فشنگ با سیستم مختل کننده الکترونیکی (ایی-سی-ام پاد)
به اضافه حمل بمب های هدایت شونده
KAB-500KR (OD)-KAB-500L
و انواع راکت ها و بمب های دیگر
مشخصات جنگنده میگ-33
خدمه:یک نفر
طول:17.37 متر
طول باله:11.4 متر
ارتفاع:4.73 متر
مساحت باله:38 مترمربع
وزن خالی:11تن
حداکثر وزن با مهمات:15.3 تن
ماکزیمم وزن برای تیک-آف:22.4 تن
پیشرانه:دو عدد موتور آر دیی -33 سری 3 ام-پس سوز-توربوفن-با قدرت 81.4 کیلو نیوتن
حداکثر سرعت:در ارتفاع پایین برابر 1.2 ماخ ودر ارتفاع بالا 1.96 ماخ
برد:2000 کیلومتر
سقف ارتفاع:17.5 کیلومتر
نرخ اوج کیری بر حسب متر در ثانبه:252
وزن باله ها:442 کیلوگرم بر هر مترمربع
جنگنده MiG-35A/D Super Fulcrum
عضو جدیدی از خانواده فولکروم
مقدمه:
جنگنده میگ-29، یکی از پرفروش ترین جنگنده های جهان بوده که تاکنون سود زیادی را نصیب سازندگان آن کرده است، شرکت میکویان پس از عدم موفقیت در جلب نظر مسئولان روسیه در زمینه طرح های خود برای جنگنده نسل پنجم، به توسعه و بهسازی جنگنده میگ-29 روی آورد که امروزه حاصل آن جنگنده فوق پیشرفته میگ-35 شده است، جنگنده میگ-35 در دو گونه اولیه (گونه A تک سرنشین) و گونه دو سرنشین D تولید شده است، لازم به ذکر است که گونه دو سرنشین این جنگنده تنها یک گونه آموزشی نمی باشد، بلکه اساس توسعه گونه دو سرنشین آن ایجاد جنگنده ای مانند Su-30 بوده تا با تقسیم کار میان خلبان و افسر تسلیحات فشار کار بر روی دو نفر تقسیم شود و عملیات ها نیز با ضریب اطمینان و دقت بالاتری انجام شوند.
مطلب روبرو از سایت رسمی شرکت میگ می باشد:
جنگنده میگ-35 جنگنده ای است از نسل 4++ که در ادامه طرح هایی مانند MiG-29K/KUB/M/M2 طراحی شده و اساس طراحی آن بر افزایش کارایی، توانایی عملیاتی و جامعیت توانایی های جنگنده بوده است، بطوری که از آن یک جنگنده چند منظوره ساخته است.
در مجموع می توان ویژگی های میگ-35 را به شرح زیر بیان کرد:
-سیستم های اطلاعاتی و هدفگیری نسل پنجم در سیستم های اویونیکی جنگنده بکار رفته است
-توانایی بکارگیری تسلیحات پیشرفته روسی و خارجی
-بقاپذیری بالا در میدان نبرد بواسطه سیستم های دفاعی یکپارچه بکار رفته در جنگنده
پیشرفته ترین سیستم های اویونیکی در کنار تسلیحات پیشرفته به جنگنده میگ-35 اجازه می دهند تا ماموریت های مختلفی را به انجام برساند:
-برتری هوایی برعلیه جنگنده های نسل چهار و پنج
-انجام عملیات های هوا به سطح بدون وارد شدن به محدوده دفاعی دشمن در روز و شب و در تمام شرایط آب و هوایی
-انجام عملیات های شناسایی به کمک تجهیزات الکترو-اپتیک و رادیو-تکنیکال
-انجام عملیات های گروهی و انجام کنترل هوایی علیه گروه جنگنده ها
تغییر های ایجاد شده در ساختار جنگنده بر اساس موفقیت های بدست آمده در طرح های MiG-29K/KUB/M/M2 می باشد که شامل موارد زیر می باشد:
-افزایش توانایی حمل تسلیحات در نه جایگاه حمل سلاح
-افزایش حمل سوخت، توانایی سوختگیری هوایی و امکان سوخترسانی به جنگنده هم گروه (عملکرد بعنوان یک تانکر کوچک)
-بدنه و سیستم های اصلی ساخته شده از مواد ضد خوردگی که امکان استفاده از جنگنده برروی ناو و استفاده در مناطق گرم و مرطوب را فراهم می آورد.
-کاهش چشمگیر بازتابش راداری
-سیستم پرواز با سیم با کنترل چهارگانه
در حین طراحی میگ-35 بیشترین توجه به افزایش توانایی های عملیاتی آن اختصاص داده شده است:
-اعتماد پذیری هواپیما، موتورها و اویونیک بطور چشمگیری افزایش یافته است
-زمان دوره های بین اورهال جنگنده افزایش یافته است
-هزینه پرواز جنگنده دو و نیم برابر کمتر از میگ-29 است
-در زمان طراحی توانایی نگهداری حین فعالیت عملیاتی برای جنگنده پیش بینی شده است
مجموعه ای از رهیافت های تکنیکی و تکنولوژیکی نظیر سیستم تولید اکسیژن حین پرواز نیز به جهت افزایش آزادی عملیاتی در طراحی جنگنده منظور شده اند، پیشران جنگنده شامل دو موتور RD-33MK با نیروی تولیدی بیشتر نسبت به نمونه های قبلی است که نسبت به نوع اصلی موتور های RD-33 دود به مراتب کمتری نیز تولید می کند، همچنین سیستم کنترل الکترونیکی موتور ها نیز به افزایش اعتماد پذیری و عمر خدمتی موتور ها کمک می کند، علاوه بر این در صورت تقاضای مشتری امکان استفاده از موتورهای RD-33MK مجهز به سیستم تغییر بردار رانش نیز وجود دارد که برتری مطلق جنگنده در نبردهای هوایی نزدیک را تضمین می نماید و پیشتر برروی جنگنده آزمایشی MiG-29M OVT نیز با موفقیت آزمایش شده اند.
میگ-35 مجهز به مجموعه اویونیکی نوینی است که تماما بر اساس تکنولوژی های جدید بوجود آمده است، رادار چند کاره آرایه ای بکار رفته در جنگنده میگ-35 بواسطه فاکتورهای زیر بر نمونه های مشابه خود برتری می یابد:
-افزایش برد در فرکانس های عملیاتی
-افزایش تعداد اهداف قابل کشف، ردیابی و حمله
-افزایش برد کشف
-افزایش وضوح در حین نقشه برداری سطحی
-بقا پذیری بالا و مقاومت در برابر اقدامات الکترونیک دشمن
سیستم IRST جدید میگ-35 مرکب از تجهیزات هدفگیری مادون قرمز، تلوزیونی و لیزری است که به کمک تکنولوژی های فضایی توسعه یافته است بگونه ای که این سیستم ها پیش از این در صنعت هوانوردی بکار نرفته اند. ویژگی جدید این سیستم توانایی کشف، ردیابی و قفل روی اهداف از فواصل بسیار دور است، توانایی که در تمامی ساعات شبانه روز دارد و می توان از آنها برای مسافت یابی، نشانه گذاری و... نیز بر علیه اهداف سطحی و هوایی استفاده کرد، هر چند سیستم IRST جدید بهمراه سایت نشانه روی جدید کلاه خلبان برروی جنگنده نصب شده است، اما امکان نصب غلاف هدفگیری ویژه ای با توانایی های بمراتب بیشتر بر روی جنگنده نیز وجود دارد.
میگ-35 به یک مجموعه دفاعی نیز مجهز می باشد که شامل موارد زیر است:
-سیستم شناسایی رادیو الکتریک و سیستم اقدام متقابل الکترونیک
-سیستم جدید کشف حمله موشکی و تابش لیزری
-پخش کننده چف/فلیر بمنظور فریب موشک های هوا به هوا
علاوه بر تسلیحات ارائه شده برروی جنگنده های MiG-29K/KUB/M/M2 بهمراه میگ-35 مجموعه تسلیحات جدیدی ارائه شده که پیش از این برای صدور به هیچ کشوری ارائه نشده است، این تجهیزات جدید و دوربرد به میگ-35 اجازه انجام حملات بر علیه دشمن بدون ورود به محدوده دفاعی آنها را می دهند.
معماری باز اویونیک جنگنده امکان نصب تجهیزات و تسلیحات جدید روسی و خارجی را بنا به خواست مشتری به MiG-35 می دهد، هر دو نمونه A و D دارای ساختار یکسان بوده و از لحاظ تجهیزات موجود یکسان اند. بهمراه میگ-35 مجموعه کامل آموزشی نظیر شبیه سازهای رایانه ای پرواز و شبیه ساز های انجام عملیات ارائه شده اند. در نهایت باید گفت شرکت میگ آماده است تا با شرکت های مختلف به اجرای برنامه های مشترک توسعه و بهسازی گونه اولیه میگ-35 نیز بپردازد.
تعداد لانچرها : 150
تعداد موشکها : بیش از هزار فروند
ستون فقرات پدافند موشکی ضدهوائی ایران را سیستمهای پیشرفته HAWK تشکیل می دهند که تقریبا قادر به رهگیری و انهدام هر نوع هواپیمائی (از جمله جنگنده های پیشرفته آمریکائی) می باشد. طراحی و ساخت این موشک در دهه ۱۹۵۰ میلادی آغاز شد و در سال ۱۹۶۲ آزمایش شد و بعدا به تولید انبوه رسید و چندین بار در آن تغییراتی ایجاد شد تا آنجا که در سالهای کنونی تبدیل به یک سیستم ضد موشکی شده است. این سیستم در جنگ ۱۹۶۷ میان اعراب و اسرائیل و در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به خوبی عمل کرد و تعداد زیادی هواپیمای عراقی توسط این موشک سرنگون شد. ایران دارای تعداد زیادی موشک هاوک است که با چنین پدافندی در کنار توپهای قدرتمند ضدهوائی تقریبا هر نوع هواپیمای مهاجم محکوم به نابودی هست.
لازم به ذکر است که این موشکها در ردیف موشکهای برد متوسط ضدهوائی قرار داشته و در صورت ارتقا و نصب سیستمهای پیشرفته قابلیت رهگیری و انهدام موشکهای کروز و بالستیک را نیز دارد.
مشخصات این موشک عبارتند از :
کشور سازنده : ایالات متحده آمریکا
نوع ماموریت : انهدام انواع هواپیما در ارتفاع متوسط + انهدام موشکهای کروز
طول : ۳.۸۱m قطر : ۳۸.۴cm
وزن : 635kg
حداکثر برد : ۲۴ الی ۴۰ کیلومتر
حداکثر ارتفاع اثر : ۹.۱۴km
سرعت : ۲۶۵۰ کیلومتر در ساعت
نوع سیستم هدایتی : Radar directed semi-active homing
نوع سیستم هدایتی درون موشک : Semi-active homing
وزن کلاهک : ۱۳۶.۲ کیلوگرم
بازه زمانی شلیک : ۳ ثانیه
حسگرها : High power continuous wave radar (HIPIR)
Continuous wave acquisition radar (CWAR)
Pulse Acquisition Radar (PAR) and passive optical scan
قیمت هر موشک : ۲۵۰۰۰۰ دلار
هزینه ایجاد یک سایت موشکی هاوک با توجه به منابع اطلاعاتی آمریکا( هزینه موشکها در نظر گرفته نشده است) : ۴۵۰۰۰۰۰۰ دلار
----------------------------------------
موشک زمین به هوای سام-6 موسوم به گینفول
تعداد لانچرها : 50؟
تعداد موشک : ؟؟؟
موشک سام-6 را می توان رقیب روسی هاوک دانست که یک سر و گردن از آن قویتر است. پروژه ساخت این موشک در دهه 1950 آغاز شد. اولین تست آن در سال 1961 انجام گرفت که مشکلاتی از جمله نقص موتور آن آزمایش را ناموفق کرد. ولی سرانجام پس از رفع نواقص در سال 1966 با موفقیت آزمایش شده و سپس به تولید انبوه رسید. در سال 1977 هم نوع ارتقا یافته این موشک با موفقیت آزمایش شد که تواناییهای بیشتری نسبت به نوع قبلی دارا بود. در ضمن نوع مخصوص نیروی دریایی این موشک با کد سام-ان-3 شناخته می شود. به هر حال این موشک هم اکنون نیز جزو خطرناکترین سیستمهای پدافند ضد هوایی محسوب می شود که در صورت استفاده صحیح دقت آن تقریبا 100٪ است. لازم به ذکر است که در جنگ 1973 بین اعراب و اسراییل ، مصر با استفاده تقریبا حرفه ای از این موشک 64 فروند جنگنده اسراییل را تنها با شلیک 95 موشک سرنگون ساخت!
مشخصات این سام-6 عبارتند از :
کشور سازنده : شوروی سابق
نوع ماموریت : انهدام انواع هواپیما در ارتفاع متوسط + انهدام موشکهای کروز
طول : 5.8 متر قطر : 33.5 سانتیمتر
وزن : 599 کیلو گرم
حداکثر برد : 24 الی 28 کیلومتر
حداکثر ارتفاع اثر : 12 الی 14 کیلومتر
سرعت : 2.8 ماخ
وزن کلاهک : 59 کیلوگرم
بازه زمانی شلیک : 20 ثانیه
نوع سیستم هدایتی : semi-active radar homing
(on recently upgraded complexes TV/optical seeker introduced)
For protection aganst anti-radar missiles seeker of SAM can lock on target mid-air, after launch
-----------------------------------
موشک پیشرفته اس-200
تعداد لانچرها : 15
تعداد موشک : ؟؟
بی شک مخوفترین بخش موشکهای زمین به هوای ایران را موشکهای سام- 5 یا همان اس-200 تشکیل میدهند. این موشک با سرعت و دقتی رعب آور به سوی اهداف خود پرواز کرده و با دقت 100% آنها را از بین میبرد بی آنکه بتوانند کوچکترین عکس العملی از خود نشان دهند (حتی سریعترین جنگنده آمریکا یعنی اف- 15 توان فرار از چنگ این موشک را ندارد). طراحی و ساخت این موشک به دهه 1960 مربوط میشود (سام- 5 نوع پیشرفته تر سام- 2 میباشد) که بعد از گذشت 4 دهه هنوز هم جزو خطرناکترین سلاحهای جهان میباشد. در ابتدا سام- 5 یک پدافند ضد بالستیک بود که بعدا برای رهگیری هواپیماهای پرسرعت نیز از آن استفاده شد. برد این موشک در مدلهای پیشرفته 300 کیلومتر میباشد ولی نوع فروخته شده به ایران دارای بردی 200 کیلومتری است که باز هم فوق العاده هست! میتوان براحتی تجسم کرد که چگونه یک فروند اف- 15 (مدل ئی) آمریکا از فاصله 100 کیلومتری رهگیری شده و پس از مدت زمانی اندک خلبانش سوار بر هواپیما به لقاء ا... خواهد پیوست!
مشخصات این موشک عبارتند از :
کشور سازنده : شوروی سابق
نوع ماموریت : انهدام تمام هواپیماها در تمام ارتفاعات + انهدام موشکهای بالستیک
طول : 10.72 متر قطر : 85 سانتیمتر
حداکثر برد : 300 کیلومتر
حداقل برد : 17 الی 60 کیلومتر
حداکثر ارتفاع اثر : 41 کیلومتر
سرعت : 4 ماخ
نوع کلاهک : متعارف در مدلهای دفاع هوایی و هسته ای در نوع ضد بالستیک
وزن کلاهک : 215 کیلوگرم
زمان لازم برای شارژ مجدد لانچر : 50 دقیقه
نوع سیستم هدایتی :
Each missile battalion has one 320 km range P-35M BARLOCK-B E/F-band target search and acquisition radar with an integral D-band IFF system, one 270 km range SQUARE PAIR H-band missile guidance radar, and six trainable semi-fixed single rail launchers.
رادارهای مورد استفاده هم عبارتند از :
http://www.fas.org/nuke/guide/russia/airdef/s-200.htm
--------------------------------
موشک زمین به هوای سام-2 موسوم به گایدلاین
تعداد لانچرها : 50
تعداد موشک : ؟؟؟
این موشک کابوس خلبانان آمریکایی در جنگ ویتنام بود که هواپیماهای زیادی را سرنگون ساخت. طراحی و ساخت این موشک به دهه 1950 باز میگردد (نوع ارتقا یافته سام-2) و هدف از آن ایجاد یک پدافند چندگانه دفاع هوایی و هم ضد بالستیک بود که در آن زمان حریفی نداشت. اولین آزمایش موفقیت آمیز این موشک در سال 1959 صورت گرفت که بعدا تغییراتی در آن ایجاد شد. در سال 1964 که آمریکا به ویتنام حمله کرد روسها که مایل به جنگ رو در رو با آمریکا نبودند تصمیم جالبی گرفتند و آن آموزش و تجهیز نیروهای ویتنامی علیه آمریکا بود یا به عبارتی دیگر میدان جنگ مبدل به یک مکان برای آزمایش سلاحهای روسی و آمریکایی شده بود و در این میان ویتنامیها از همه بیشتر آسیب می دیدند. روسها با این تصمیم بجا و درست توانستند به مدت 10 سال اصلیترین رقیب خود را آنچنان زمینگیر کنند که در صورت ادامه جنگ احتمال فروپاشی اقتصادی آمریکا قابل پیش بینی بود (هزینه جنگ ویتنام برای آمریکا بیش از 530 میلیارد دلار بود که با توجه به اقتصاد آن زمان غیر قابل تحمل میباشد). این موشک هم مانند دیگر موشکهای قدیمی روسی هنوز هم با گذشت 4 دهه جزو خطرناکترین موشکها محسوب میشود و در صورت استفاده صحیح می تواند هواپیماهای مهاجم را یکی پس از دیگری منهدم سازد. ولی با توجه به پیشرفت سریع تکنولوژی باید ارتقا یابد و از رادارهای امروزی استفاده نماید.
مشخصات سام-2 عبارتند از :
کشور سازنده : شوروی سابق
نوع ماموریت : رهگیری هواپیما در تمام ارتفاعات + رهگیری موشکهای بالستیک
طول : 10.6 متر قطر : 70 سانتیمتر
وزن: 2300 کیلوگرم
حداکثر برد : 50 کیلومتر
حداقل برد : 7 کیلومتر
حداکثر ارتفاع اثر : 40 کیلومتر
سرعت : 4.5 ماخ
شعاع تخریب پس از انفجار : 65 متر در نوع متعارف
نوع کلاهک : متعارف در نوع دفاع هوایی و هسته ای در نوع ضد بالستیک
وزن کلاهک : حداکثر 300 کیلوگرم
زمان لازم برای شارژ مجدد لانچر : 10 دقیقه
نوع سیستمهای هدایتی :
Command
FAN SONG radar
KNIFE REST radar
SIDE NET radar
SPOON REST radar
برای آشنایی با رادارهای ذکر شده در بالا به آدرس http://www.globalsecurity.org/military/world/russia/v-75.htm مراجعه کنید.
--------------------------------
موشک زمین به هوای RAPIER
تعداد لانچرها : 30
تعداد موشک : ؟؟؟
موشک RAPIER برای دفاع هوایی در ارتفاع پایین بکار میرود و ساخت انگلیس میباشد. با وجود اینکه این موشک تقریبا قدیمی شده و در مقابل هواپیماهای مدرن امروزی کارایی زیادی ندارد ولی باز هم با استفاده اصولی میتواند حداقل تا سال 2010 در خدمت باشد. هر یک واحد موشکی RAPIER میتواند محدوده ای با 100 کیلومتر مربع وسعت را پوشش دهد و وسیله خوبی برای مقابله با بمب افکنها و هواپیماهای شناسایی و کند پرواز میباشد.
مشخصات RAPIER عبارتند از :
کشور سازنده : انگلیس
نوع ماموریت : انهدام هواپیما در ارتفاع پایین
طول : 2.35 متر قطر : 13.3 سانتیمتر
وزن : 42 کیلوگرم
حداکثر ارتفاع اثر : 3 کیلومتر
حداکثر برد : 8 کیلومتر
سرعت : +2 ماخ
نوع سیستم هدایتی : Semi Automatic to line Sight
-----------------------------------
موشک زمین به هوای شهاب ثاقب (HQ-7 / FM-80)
تعداد لانچرها : +10
تعداد موشک : ؟؟؟
این سیستم دفاعی اصولا برای انهدام هواپیما در ارتفاع پایین طراحی شده و وسیله دفاعی خوبی میباشد. در کل یک موشک مناسب و قدرتمند مخصوصا برای نیروی دریایی میباشد. طراحی و ساخت این موشک مربوط به دهه 1980 و 1990 میلادی است و نوع پیشرفته تر آن FM-90 میباشد که در سال 1998 با موفقیت آزمایش شد. این موشک میتواند در هر موقعیت و در هر شرایط آب و هوایی اهداف خود را منهدم کند و رقیب سرسختی برای سیستمهای Chaparrel آمریکا - Rapier انگلیس - Roland آلمان و فرانسه میباشد. ایران از روی نسخه FM-80 موشک پیشرفته شهاب ثاقب را طراحی و تولید کرد که از آن قویتر و بهتر میباشد و دقت آن 96 ٪ میباشد.
مشخصات موشک FM-80 عبارتند از :
کشور سازنده : جمهوری خلق چین
نوع ماموریت : انهدام هواپیما در ارتفاع پایین
طول : 3 متر قطر : 15 سانتیمتر
وزن : 85 کیلوگرم
حداقل و حداکثر برد مفید : 8-12 کیلومتر
حداکثر ارتفاع اثر : 5.5 کیلومتر
سرعت : 2.3 ماخ
وزن کلاهک : 14 کیلوگرم
نوع سیستم هدایتی : Radar, IR & optical
T-90 آخرین محصول از سری تانکهای روسی با عنوان T- می باشد که در آن شاهد ارتقا قدرت آتش، حرکت و انتقال و زره می باشیم. این تانک توسط شرکت نیژنی تاجیل روسیه ساخته می شود. در حال حاضر T-90 در نیروی زمینی روسیه و هند به خدمت گرفته شده است. در فوریه 2001 هند قراردادی برای خرید 301 فروند از این تانک را امضا کرد که از این تعداد 124 تانک در روسیه ساخته و بقیه در هند مونتاژ شد. اولین تانک در سال 2004 به هند تحویل داده شد. همچنین T-90 های مونتاژ شده در هند نیز با نام بهیشما شناخته می شوند. این تانک توسط سیستمهای خود محافظتی و نمایشگرهای فروسرخ ساخته شده در فرانسه و بلاروس (روسیه سفید) تجهیز شده است. در ژانویه 2005 اعلام شد که 91، T-90 دیگر نیز در نیروی زمینی روسیه به خدمت گرفته خواهد شد.
تسلیحات
تسلیحات T-90 شامل توپ 125 میلیمتری 2A46M بدون خان می باشد که قادر به شلیک انواع تسلیحات مانند توپ های HEAT (توپ انفجاری بسیار قوی زد تانک)، APDC (توپ زد زره)، HE-FRAG خرده های انفجاری قوی بعلاوه ی گلوله های انفجاری با فیوزهای زمانی می باشد. . این توپ دارای سیستم پر کن خودکار است و آن را بدون پیاده کردن برجک تانک براحتی می توان پیاده کرد. علاوه بر توپ 125 میلیمتری T-90 می تواند موشک هدایت شونده زد تانک 9M119 رفلکس ( کد ناتو AT-11 اسنایپر) را شلیک کند. برد این موشک 100 تا 4000 متر بوده که در عرض 11.7 ثانیه می تواند به دورترین فاصله مجاز خود برسد. از این سیستم موشکی برای مقابله با زره های واکنشی و حتی اهداف هوایی کم ارتفاع مانند هلیکوپتر تا برد 5 کیلومتر استفاده کرد. این سیستم موشکهای 9M119 یا 9M119M که دارای هدایت نیمه فعال لیزری است شلیک می کند. وزن این موشکها 23.4 کیلوگرم است. همچنین T-90 با مسلسلهای 7.62 میلیمتری و 12.7 میلیمتری زد هوایی تجهیز شده است. یک قبضه مسلسل کلاشنیکف AKS-74 نیز در قسمت انبار تانک نگهداری می شود.
زره
T-90 با زره های معمولی و زره های انفجاری واکنشی (ERA) محافظت می شود. سیستم کمک رسانی دفاعی Shtora-1 ساخت روسیه نیز به پایداری تانک کمک می کند. این سیستم شامل پارازیت اندازهای گرمایی، سیستم هشدار دهنده لیزری با چهار دریافت کننده لیزری، سیستم نارنجک انداز دودی برای استتار تانک بعلاوه سیستم کنترل کامپیوتری می باشد. همچنین در T-90 از تجهیزات حفاظتی ش.م.ر(شیمیایی،میکروبی،رادیواکتیو) استفاده شده است.
کنترل آتش
T-90 دارای سیستم کنترل آتش اتوماتیک 1A4GT می باشد که شامل سیستم کنترل آتش روز 1A43 توپچی، آلت نشانه روی گرمایی TO1-KO1 توپچی دارای برد 1.2 تا 1.5 کیلومتری تشخیص هدف و نمایشگر PNK-S فرمانده است. خود سیستم 1A43 نیز شامل آلت نشانه روی/ فاصله یاب با کانال هدایت موشک، اندازه گیر باد، کامپیوتر 1V528 و تثبیت کننده تسلیحات 2E42-4 می باشد. آلت نشانه روی PNK-4S فرمانده شامل آلت نشانه روی روز/شب با برد تشخیص هدف 800 متر در روز و 700 متر در شب می باشد. راننده نیز با نمایشگر فروسرخ دید در شب TVN-5 مجهز می شود.
رانش
T-90 از موتور V-84MS با قدرت 840 اسب بخار پیستونی چهار زمانه نیرو می گیرد. این موتور از انواع سوخت مانند کروسین (نفت سفید) و بنزین بعلاوه دیزل می تواند استفاده کند. در مجموع 1600 لیتر سوخت را این تانک می تواند حمل کند که منابع آنها با زره های مناسب محافظت می شوند
تاریخچه تولید
در اوایل دهه 1960 میلادی هر دو نیروی هوایی و دریایی آمریکا نیاز به جنگنده ای جدید داشتند . «رابرت مک نامارا» که در آن زمان وزیر دفاع وقت آمریکا بود با توجه به نیاز های مشترک این دو نیرو پیشنهاد کرد تا به منظور صرفه جویی در هزینه های طراحی و تولید ، جنگنده ای مشترک برای هر دو نیرو تولید شود وی پیش از آن نیز پیشنهاد استفاده نیروی هوایی از جنگنده موفق نیروی دریایی F-4 Phantom II را نیز ارائه کرده بود . بدین منظور در سال 1960 مناقصه ای با عنوان Tactical Fighter Experimental یا TFX برگزار گردید و از شرکت های فعال در زمینه هوانوردی درخواست گردید تا طرح های خود را بر اساس شرایط ذکر شده در مناقصه ارایه کنند . بعضی از شرایطی که برای جنگنده در مناقصه ذکر شده بود عبارت بود از :
وزن خالی در حدود 20 تن
حداکثر وزن برخاست در حدود 50 تن
حداکثر سرعت در ارتفاع پایین : 1.2 ماخ
حداکثر سرعت در ارتفاع بالا :2.5 ماخ
حداقل شعاع عملیاتی : 890 مایل (1430 کیلومتر)
تا اواخر سال 1961 شرکت های مطرحی همچون بوئینگ ، جنرال داینامیکز ، لاکهید ، نورثروپ گرومن ، مک دانل داگلاس و چند شرکت دیگر طرح هایی را ارائه کرده بودند . پس از بررسی طرح ها نیروی هوایی و دریایی اعلام کردند که هیچ کدام از طرح ها ، طرح کامل و جامعی نبوده ولی طرح های شرکت بوئینگ و شرکت جنرال داینامیکز بهتر از سایر طرح ها به نظر می رسند . پس از مدتی بررسی ، هر دو نیرو اعلام کردند که طرح شرکت بوئینگ را به عنوان طرح برگزیده انتخاب کردند ولی «رابرت مک نامارا » وارد عمل شد و تصمیم آنان را نقض کرد و طرح شرکت جنرال داینامیکز را برنده مناقصه اعلام کرد (دلیل این عمل آن بود که طرح شرکت جنرال داینامیکز اقتصادی تر به نظر می رسید ) .بلافاصله بعد از اعلام طرح شرکت جنرال داینامیکز به عنوان برنده مناقصه ، تلاش ها برای ساخت هواپیما آغاز شد . هواپیمای جدید که اکنون F-111 نامیده میشد از دو موتور توربوفن TF30-P-100 شرکت پرات اند ویتنی بهره میبرد و بالهای آن بطور متغیر طراحی شده بود . همچنین طراحی کابین هواپیما نیز در نوع خود بی سابقه بود ، تا قبل از این پروژه در همه جنگنده ها نحوه طراحی کابین خلبان و کمک خلبان به این صورت بود که کابین خلبان در جلوی جنگنده قرار می گرفت و کابین افسر تسلیحات یا کمک خلبان در پشت سر خلبان قرار می گرفت ولی در F-111 طرز طراحی کابین خدمه به طور Side by side بود یعنی خدمه همانند هواپیماهای مسافربری در کنار یکدیگر می نشستند .
در اوایل دهه 1960 میلادی هر دو نیروی هوایی و دریایی آمریکا نیاز به جنگنده ای جدید داشتند . «رابرت مک نامارا» که در آن زمان وزیر دفاع وقت آمریکا بود با توجه به نیاز های مشترک این دو نیرو پیشنهاد کرد تا به منظور صرفه جویی در هزینه های طراحی و تولید ، جنگنده ای مشترک برای هر دو نیرو تولید شود وی پیش از آن نیز پیشنهاد استفاده نیروی هوایی از جنگنده موفق نیروی دریایی F-4 Phantom II را نیز ارائه کرده بود . بدین منظور در سال 1960 مناقصه ای با عنوان Tactical Fighter Experimental یا TFX برگزار گردید و از شرکت های فعال در زمینه هوانوردی درخواست گردید تا طرح های خود را بر اساس شرایط ذکر شده در مناقصه ارایه کنند . بعضی از شرایطی که برای جنگنده در مناقصه ذکر شده بود عبارت بود از :
وزن خالی در حدود 20 تن
حداکثر وزن برخاست در حدود 50 تن
حداکثر سرعت در ارتفاع پایین : 1.2 ماخ
حداکثر سرعت در ارتفاع بالا :2.5 ماخ
حداقل شعاع عملیاتی : 890 مایل (1430 کیلومتر)
تا اواخر سال 1961 شرکت های مطرحی همچون بوئینگ ، جنرال داینامیکز ، لاکهید ، نورثروپ گرومن ، مک دانل داگلاس و چند شرکت دیگر طرح هایی را ارائه کرده بودند . پس از بررسی طرح ها نیروی هوایی و دریایی اعلام کردند که هیچ کدام از طرح ها ، طرح کامل و جامعی نبوده ولی طرح های شرکت بوئینگ و شرکت جنرال داینامیکز بهتر از سایر طرح ها به نظر می رسند . پس از مدتی بررسی ، هر دو نیرو اعلام کردند که طرح شرکت بوئینگ را به عنوان طرح برگزیده انتخاب کردند ولی «رابرت مک نامارا » وارد عمل شد و تصمیم آنان را نقض کرد و طرح شرکت جنرال داینامیکز را برنده مناقصه اعلام کرد (دلیل این عمل آن بود که طرح شرکت جنرال داینامیکز اقتصادی تر به نظر می رسید ) .بلافاصله بعد از اعلام طرح شرکت جنرال داینامیکز به عنوان برنده مناقصه ، تلاش ها برای ساخت هواپیما آغاز شد . هواپیمای جدید که اکنون F-111 نامیده میشد از دو موتور توربوفن TF30-P-100 شرکت پرات اند ویتنی بهره میبرد و بالهای آن بطور متغیر طراحی شده بود . همچنین طراحی کابین هواپیما نیز در نوع خود بی سابقه بود ، تا قبل از این پروژه در همه جنگنده ها نحوه طراحی کابین خلبان و کمک خلبان به این صورت بود که کابین خلبان در جلوی جنگنده قرار می گرفت و کابین افسر تسلیحات یا کمک خلبان در پشت سر خلبان قرار می گرفت ولی در F-111 طرز طراحی کابین خدمه به طور Side by side بود یعنی خدمه همانند هواپیماهای مسافربری در کنار یکدیگر می نشستند .
در 21 دسامبر 1964 اولین پرواز F-111 انجام شد و نمونه مخصوص نیروی هوایی که با کد F-111A شناخته می شد در تاریخ 18 جولای 1967 وارد خدمت گردید . همزمان با طراحی نمونه مخصوص نیروی هوایی ، نمونه دیگری با کد F-111B نیز به منظور خدمت در نیروی دریایی طراحی شد . عملکرد نامناسب این نمونه باعث شد تا نیروی دریایی استفاده از آن را در سال 1968 لغو کند و هواپیمای F-14 Tomcat را جانشین آن سازد .
مدلهای مختلف :
F-111A
این مدل نمونه اولیه ای بود که وارد خدمت گردید و از موتور های TF30-P-3 بهره می برد . هواپیماهای این مدل از اویونیک Mark I بهره می بردند که شامل سیستم های راداری AN/APQ-113 و AN/APQ-110 و AJQ-20 بود . از مدل A تعداد 158 فروند تولید شد .
اولین اف 111 در تاریخ 18 جولای 1967 تحویل اسکادران 428 هنگ 474 شکاری مستقر در نیومکزیکو شد و به تدریج سه اسکادران جنگنده اف 111 تشکیل شد . بعد از مدتی 6 فروند اف 111 راهی جنوب شرق آسیا شدند تا مورد آزمایش در شرایط جنگی قرار بگیرند . بعد از یک ماه 3 فروند از 6 فروند ارسالی ساقط شده بودند و آزمایشات متوقف شده بود . بعد از بررسی مشخص شد که سقوط این 3 فروند به خاطر سوء عمل خدمه بوده نه آتش پدافند دشمن . همچنین بعضی از بررسی ها مشخص کرد که پیمانکاری که وظیفه تولید بالهای جنگنده را داشته از مواد غیر استاندارد استفاده کرده و با رشوه دادن به بازرسان بر عمل خود سرپوش گذاشته بود . به این خاطر قرار شد تا قسمت مورد نظر برای تمام هواپیما ها مجددا ساخت و نصب گردد .
پس از انجام پاره ای تغییرات ، سال 1972 ویتنامی ها مجددا اف 111 را در آسمان مشاهده کردند . طی عملیات Linebacker II از F-111 استفاده وسیعی شد . این هواپیما برای انجام ماموریت خود نیازی به سوختگیری هوایی نداشت و قادر بود تا 4 برابر یک فروند F-4 Phantom II مهمات با خود حمل کند . هواپیمای جدید کم کم داشت ارزش واقعی خود را به رخ همگان می کشید . طی عملیات Linebacker II مجموعا 4000 سورتی پرواز عملیاتی توسط اف 111 انجام شد و فقط 6 فروند طی این همه پرواز آسیب دیدند .
بعد از جنگ ویتنام 42 فروند هواپیمای F-111A به نمونه مخصوص جنگ های الکترونیکی EF-111 ارتقا داده شدند . 4 فروند نیز به استاندارد C ازتقا یافته و به نیروی هوایی استرالیا انتقال یافتند . مابقی هواپیماهای این مدل در سال 1992 از خدمت بازنشست شدند .
همچنین 3 فروند از پیش نمونه های این مدل برای تحقیقات بیشتر به ناسا انتقال یافتند .
F-111B
این نمونه قرار بود تا بعنوان جنگنده رهگیر دوربرد نیروی دریایی در مقابل بمب افکن ها و موشک های ضد کشتی شوروی ایفای نقش کند . این نمونه با رادار قدرتمند AN/AWG-9 تجهیز شده بود و قابلیت حمل و شلیک 6 فروند موشک دوربرد هوا به هوای AIM-54 Phoenix را دارا بود . از آنجایی که شرکت جنرال داینامیکز نجربه ای در تولید جنگنده های ناونشین نداشت از شرکت گرومن برای ساخت این نمونه کمک گرفته شده بود . این مدل کمی کوچکتر از نمونه A بود ولی طول بالهای آن حدود 2 متر بیشتر از نمونه A بود .
نیروی دریایی تقاضای جنگنده ای که قابلیت حمل راداری48 اینچی را داشت ولی ساختار اف 111 تنها توانایی حمل راداری 36 اینچی را داشت . همچنین حداکثر وزن برخاست مورد نیاز نیروی دریایی 50000 پوند بود ولی اف 111 در بهترین شرایط حداقل 55000 پوند وزن داشت . ولی در هر دو مورد وزیر دفاع وقت مک نامارا اعمال نفوذ کرد و نیروی دریایی را مجبور به کنار آمدن با شرایط اف 111 کرد .
تلاشهایی برای حل مسئله وزن اضافی انجام شد ولی این تلاش ها تنها کار را خرابتر کردند . گذشته از وزن زیاد هواپیما برای یک ناو هواپیمابر ، اف 111 هنگام اپروچ به ناو برای فرود دید کمی داشت و فرود با آن بسیار خطرناک و سخت بود .
با تلاشهای آدمیرال توماس کونولی (معروف به تامکت) پروژه F-111B لغو شد و مناقصه ای دیگری برای ساخت جنگنده مورد نیاز نیروی دریایی انجام شد . مناقصه ای که شرکت گرومن برنده آن شد و با استفاده از سیستم راداری و موشکی F-111B و همچنین سیستم بالهای متغیر اف 111 ، جنگنده جدیدی با نام F-14 Tomcat را طراحی و تولید کرد.
F-111C
این مدل نمونه صادراتی F-111A برای نیروی هوایی استرالیا بود . 24 فروند در سال 1963 سفارش داده شدند ولی تحویل آنها تا سال 1973 به تعویق افتاد . 4 فروند از این نمونه با حفظ قابلیت تهاجمی خود به مدل مخصوص عملیات های شناسایی RF-111C تبدیل شدند .
هواپیماهای این نمونه قادر به حمل سیستم هدف یاب Pave Tack بودند و بعد ها مورد یکسری تغییرات در اویونیک قرار گرفتند . تغییراتی همچون :
تعویض رادار AN/APQ-113 با نمونه قویتر AN/APQ-169
اضافه کردن GPS ، ارتقا کامپیوتر هواپیما ، اضافه کردن صفحه نمایش های چند منظوره در کابین و ارتقا موتور ها به استاندارد TF30-P-108/109RA
F-111D
هواپیماهای این نمونه عبارت بود از ساختار قدیمی F-111A با اویونیک MARK II
و موتورهایی قویتر . اولین نمونه در سال 1967 سفارش داده شد ولی مشکلات بسیاری باعث شد تا تحویل آن تا سال 1974 به تعویق بیفتد . از این نمونه نیز 96 فروند ساخته شد . رادار نصب شده در هواپیماهای این نمونه AN/APQ-114 بود .
اویونیک این مدل قابلیت های زیادی را به هواپیما اضافه می کرد ولی مشکلات زیادی را هم ایجاد می کرد . مشکلاتی که باعث شد تا این نمونه در سال 1992 از خدمت بازنشست شود .
F-111E
هواپیماهای این نمونه برای جلوگیری از بروز همان مشکلاتی که برای مدل D پیش می آمد از اویونیک قدیمی MARK I استفاده می کردند . اگر چه در ترتیب الفبایی مدل E بعد از مدل D قرار دارد وای این مدل عملا زودتر از مدل D وارد خدمت شد . اولین پرواز F-111E در 20 آگوست 1969 صورت گرفت و مجموعا 94 فروند از مدل E تولید شد . هواپیماهای این نمونه در عملیات طوفان صحرا (آزادسازی کویت) نقش وسیعی داشتند و در سالهای 1993 و 1994 به انبارهای نیروی هوایی فرستاده شدند .
F-111F
این نمونه آخرین مدلی بود که برای نیروی هوایی تولید شد . هواپیماهای این نمونه با اویونیک رفع عیب شده MARK IIB مجهز شده بودند . از این نمونه 106 فروند بین سالهای 1971 تا 1976 تولید شد . رادار نصب شده در این نمونه AN/APQ-144 بود که بعدها با نمونه های AN/APQ161 و AN/APQ-71 تعویض شد . هواپیماهای این نمونه به سیستم هدف یاب AVQ-26 نیز مجهز بودند .
از هواپیماهای این نمونه در عملیات های El Dorado Canyon بر ضد لیبی و Desert storm بر ضد عراق استفاده شد .
آخرین فروند از این نمونه در 27 جولای 1996 بازنشست شد .
FB-111A
این مدل نمونه ای از F-111A بود که جهت انجام بمباران های استراتژیکی تغییراتی بر روی آن صورت گرفته بود . از این نمونه برای بازنشسته کردن B-58 و بعضی از نمونه های قدیمی B-52 استفاده شد . در ابتدا قصد بر آن بود تا 263 فروند از این نمونه تولید شود ولی بعدا این عدد به 76 فروند کاهش یافت . اولین نمونه در سال 1968 وارد خدمت گردید . FB-111A در حدود 650 میلیمتر دراز تر از F-111A بود که این درازی بیشتر قابلیت حمل 2124 لیتر سوخت اضافی را به آن میداد . ارابه های فرود این مدل نیز برای تحمل وزن برخاست بیشتر تقویت شده بود . هواپیماهای این نمونه نیز از اویونیک MARK IIB استفاده می کردند . از نظر تئوری و بر روی کاغذ هواپیماهای این نمونه قادر به حمل پنجاه تیر بمب 750 پوندی MK-117 بودند ، مسئله ای که هیچگاه صحت آن به صورت عملی تایید نشد .
بعد از ورود به خدمت B-1B تمام FB-111A های عملیاتی با حذف بعضی قسمت ها از نقش بمب افکن استراتژیک به بمب افکن تاکتیکی تغییر یافتند و مجددا با نام F-111G نامگذاری شدند و بطور عمده به منظور پروازهای تمرینی به کار گرفته شدند . این هواپیماها نیز در سال 1993 بازنشست شدند .
EF-111A
نمونه مخصوص جنگ الکترونیک که جهت جایگزینی EB-66 طراحی و تولید شد . قرارداد تولید EF-111A در سال 1974 به عهده شرکت گرومن گذاشته شد و اولین نمونه در تاریخ 10مارس 1977 وارد خدمت شد . تا سال 1985 که خط تولید EF-111A تعطیل شد 42 فروند عملیاتی شده بودند . این نمونه نیز در حمله به لیبی و عراق نقش وسیعی را ایفا نمود . این نمونه نیز در سال 1998 بازنشست شد و قرار است که نقش آن به عهده EA-18G گذاشته شود .
تسلیحات قابل حمل
هواپیماهای اف 111 از ابتدا به خاطر توانایی شان در حمل مقادیر زیادی مهمات همواره مورد توجه بوده اند . بطور مثال یک فروند اف 111 در جنگ ویتنام بیش از 4 فروند فانتوم مهمات بار گزاری می کرد و راهی میدان عملیات می شد . در این قسمت با تسلیحات قابل حمل توسط اف 111 آشنا می شوید :
توپ M61 Vulcan
اکثر مدلهای اف 111 به جز مدلهای EF-111A و FB-111A و F-111G قادر به حمل یک قبضه توپ 20 میلیمتری با 2084 تیر فشنگ بودند .
تسلیحات متعارف
بمب های سقوط آزاد
MK-82
MK-83
Mk-84
MK-117
انواع بمب های خوشه ای
بمب های هدایت شونده
GBU-10
GBU-12
GBU-15
GBU-28
موشک های زمین به هوای
AGM-130
AGM-69
تسلیحات اتمی
همه مدلهای اف 111 به جز EF-111A و مدل صادراتی به نیروی هوایی استرالیا قابلیت حمل سلاح های اتمی سقوط آزاد را دارا بودند . همچنین مدل FB-111A توانایی حمل دو تیر موشک اتمی AGM-69 SRAM را دارا بود.
در ضمن همه مدلهای اف 111 قابلیت حمل بمب های هدایت لیزری را دارا بودند ولی فقط مدلهای F-111C و F-111F توانایی هدف یابی و هدایت دقیق بمب ها را دارا بودند . در ضمن F-111C صادر شده به استرالیا قابلیت حمل سلاح های اتمی را دارا نمی باشند ولی توانایی شلیک موشک های AGM-84 Harpoon و AGM-88 HARM و AGM-142 را دارا هست .
عمر خدمتی :
هواپیمای اف 111 در طول بیش از 3 دهه عمر خدمتی خود میدان های جنگ زیادی را تجربه کرده اند که از مهمترین این میدان ها می توان به جنگ ها و عملیات های زیر اشاره کرد .
شرکت در جنگ ویتنام
شرکت در حمله به لیبی در سال 1986
شرکت در حمله به عراق در سال 1991
شرکت در حمله به بوسنی در سال 1995 ( فقط EF-11A )
موفقیت در نبرد هوایی :
از آنجا که اف 111 توانایی اندکی در حمل موشک های هوا به هوا دارا می باشد و همچنین وظیفه اصلی آن درگیری با اهداف زمینی است شکار های زیادی توسط اف 111 انجام نشده است . تنها یک مورد شکار به طور رسمی برای F-111 ثبت شده و آن هم مربوط به عملیات طوفان صحرا می باشد . زمانی که یک فروند EF-111A توانست با انجام مانور های سریع باعث برخورد یک فروند Mirage F1 عراقی به زمین شود .ذکر این نکته ضروری می باشد که جنگنده اخلالگر الکترونیکی EF-111A هنگام پرواز کاملا غیر مسلح می باشد .
فروش به کشور خارجی :
استرالیا :
اف 111 تنها به نیروی هوایی استرالیا صادر شد . در سال 1963 استرالیا سفارش 24 فروندی خود را به آمریکا ارائه کرد ولی تحویل هواپیماها تا 10 سال بعد یعنی در سال 1973 به تعویق افتاد . مدل این هواپیماها F-111C بود که مدتی بعد از تحویل 4 فروند به RF-111C تبدیل شدند . همچنین در سال 1982 4 فروند F-111A نیروی هوایی آمریکا به F-111C تبدیل و به نیروی هوایی استرالیا تحویل داده شد . در سال 1992 نیز بعد از بازنشسته شدن F-111G در نیروی هوایی آمریکا ، 18 فروند از این هواپیماها به استرالیا فروخته شد . اف 111 موجود در نیروی هوایی استرالیا تاکنون در هیچ نبردی شرکت نجسته اند . در سال 1991 و هنگام حمله به عراق نیز آمریکا درخواست کرد تا استرالیا RF-111C های خود را به منطقه بفرستد که استرالیا درخواست امریکا را رد کرد .
انگلستان :
نیروی هوایی سلطنتی انگلستان نیز رد سال 1967 سفارش 50 فروند F-111K را ارائه کرده بود . سفارشی که یکسال بعد به بهانه قیمت زیاد اف 111 لغو شد و انگلستان به جای آن F-4 Phantom II را خریداری کرد .
مشخصات :
خدمه : 2 نفر – خلبان و افسر تسلیحات
طول : 22.4 متر
ارتفاع : 5.22 متر
دهانه بالها : 19.2 متر در حالت کاملا باز - 9.74 در حالت کاملا بسته
وزن خالی : 21537 کیلوگرم
وزن بارگیری شده : 37577 کیلوگرم
حداکثر وزن برخاست : 44896 کیلوگرم
موتور : دو عدد TF30 ساخت شرکت پرات اند ویتنی
حداکثر سرعت : 2.5 ماخ یا 2985 کیلومتر بر ساعت
شعاع عملیاتی : 2140 کیلومتر
برد مستقیم : 5185 کیلومتر
سقف پروازی : 56650 پا (17270 متر)
سرعت اوج گیری : 131.5 متر بر ثانیه
مهمات : 1 قبضه توپ 20 میلیمتری + 31500 پوند (14300 کیلوگرم) انواع مهمات